کشورهای جدید که در آینده نزدیک تشکیل می شوند!
نقشه جهان ثابت و تغییرناپذیر نیست. تاریخ نشان داده است که کشورهای جدید میتوانند به دلایل مختلفی ازجمله جنبشهای سیاسی، هویت فرهنگی یا مناقشات ارضی شکل بگیرند. با درنظر گرفتن مناطق خواهان استقلال تا سرزمینهایی که به دنبال مشروعیت بینالمللی هستند، ممکن است شاهد ظهور کشورهای جدید در آینده باشیم. پیشبینیهای زیادی وجود دارد که مناطقی مانند پاپوآ غربی و کاتالونیا ممکن است روزی به استقلال کامل دست یابند، در حالی که جنبشهای کمتر شناختهشدهای مانند بوگنویل همچنان در تلاش برای به رسمیت شناخته شدن هستند. با تغییر و تحولات جهانی، این سؤال مطرح میشود که کدام سرزمینها به کشورهای جدید در آینده تبدیل خواهند شد؟
در این مقاله به معرفی برخی از کشورهای جدید در آینده خواهیم پرداخت. اگر به دنبال مهاجرت به کشورهای موجود در جهان امروز هستید، انتخاب مسیر درست و آگاهی از فرآیندهای مهاجرتی اهمیت بسیاری دارد. موسسه مهاجرتی گوتوتی آر با ارائهٔ اطلاعات دقیق و بهروز همراه شما در تمامی مراحل مهاجرت خواهد بود. اگر علاقهمند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهاجرت و کار در خارج هستید، میتوانید از مشاوره تلفنی اولیه رایگان مجموعه گوتوتی آر استفاده کنید و یا برای بررسی تخصصی شرایط خود، میتوانید از طریق صفحه رزرو مشاوره مهاجرتی جلسه مشاوره تخصصی رزرو کنید.
آنچه در این مقاله خواهید خواند:
دلایل احتمالی تشکیل کشورهای جدید در آینده
بسیاری از کشورهای جهان دارای مناطقی هستند که خواهان استقلال و تبدیل شدن به کشورهای جدید در آینده جهان هستند. اغلب، کشورهای جدید زمانی شکل میگیرند که یک کشور مستقر تقسیم یا منحل میشود. در مواقع دیگر، کشورهای جدید سرزمینهای سابقی هستند که از کشور مادر یا میزبان خود مستقل شدهاند و خود را به عنوان کشورهای جدید و مستقل تثبیت میکنند.
اکنون با توجه به تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی و در جهان، این احتمال وجود دارد که شاهد حرکت نهایی مناطق خودمختار برای تبدیل رویایشان به واقعیت باشیم. ایجاد کشورهای جدید در آینده موضوعی است که میتواند تأثیرات گستردهای بر نقشهٔ جغرافیای سیاسی جهان بگذارد و معادلات بینالمللی را دستخوش تغییر کند. در ادامه به معرفی محتملترین کشورهای جدید در آینده میپردازیم.

کاتالونیا (Catalonia)


کاتالونیا منطقهای از اسپانیا است که در ساحل شمال شرقی دریای مدیترانه در مرز فرانسه و آندورا قرار دارد. کاتالونیا اولین منطقه از اسپانیا امروزی بود که تحت حاکمیت رومیان قرار گرفت و از خودمختاری نسبی حاکمان در قرونوسطی برخوردار بود. تحت چهار دهه دیکتاتوری فرانکو در قرن بیستم دولت اسپانیا، زبان و فرهنگ کاتالان را سرکوب کرد. در این دوره، رسانههای کاتالان زبان، همراه با تعطیلات این منطقه همه با هم غیرقانونی شدند. از زمان گذار اسپانیا به دموکراسی در دهههای ۱۹۷۰-۱۹۸۰، تلاشهای ملی برای احیای فرهنگ کاتالان ازجمله الزام تمام آموزشهای ابتدایی در منطقه به زبان کاتالانی انجام شده است.
جنبش استقلال کاتالونیا برای تبدیل شدن به یکی از کشورهای جدید در آینده، همزمان با تلاشهای احیای فرهنگی کاتالونیا بوده است. ناسیونالیستهای کاتالونیا اکثریت مجلس کاتالونیا را در اختیار دارند یا از سال ۱۹۸۰ بخشی از ائتلاف حاکم بودهاند. بر اساس آخرین همهپرسی صورت گرفته، بیش از ۸۰ درصد از رأیدهندگان کاتالونیا استقلال را انتخاب کردند. در حال حاضر اما، دولت اسپانیا این همهپرسی را غیرقانونی دانسته و نتایج را به رسمیت نمیشناسد. با این حال، تلاش مقامات کاتالونیا برای تبدیل این منطقه به یکی از کشورهای جدید در آینده جهان ادامه دارد.
جمهوری فلاندری (Flemish Republic)


جنبش استقلال فلاندری در قرن هجدهم ریشه دارد، زمانی که فلاندر بهعنوان بخشی از هلند جنوبی توسط اتریش اداره میشد. فلاندر در اوایل قرن نوزدهم به بلژیک جذب شد، اما در سال ۲۰۱۴ و زمانی که اتحاد فلاندرز جدید به بزرگترین حزب در ائتلاف حاکم بلژیک تبدیل شد، یک حزب جداییطلب فلاندری دولت بلژیک را کنترل کرد.
فلاندر نهتنها از نظر زبانی و فرهنگی با دیگر قسمتهای بلژیک متفاوت است، بلکه به محافظهکاری سیاسی گرایش دارد در حالی که جنوب بلژیک لیبرال و سوسیالیستتر است. این عوامل، همراه با غرور فرهنگی و میهنپرستی، جنبش استقلال فلاندری را به جریان اصلی بحث یعنی استقلال کامل و تبدیل شدن به یکی از کشورهای جدید در آینده سوق داده است.
ونِتو (Veneto)


برخی در ونیز تصور میکنند که شهر تبدیل به «سنگاپور اروپا» میشود، یک موتور اقتصادی کارآمد برای ثبات سیاسی، مستقل از هرجومرج بوروکراتیک بیهودهای که آنها را در ایتالیا احاطه کرده است. آنها ادعا میکنند که حکومتداری ضعیف، فساد، حتی جنایت سازمانیافته در جنوب، بار سنگینی را به منطقه ونتو تحمیل کرده است و ونیزیها دیگر حاضر نیستند هزینه ناتوانی رم را بپردازند. گفتنی است که تبدیل ونِتو به یکی از کشورهای جدید در آینده در حقیقت ریشه تاریخی دارد. ونیز به مدت ۱۱۰۰ سال بهعنوان یک دولت مستقل با موفقیت خدمت کرد تا اینکه در قرن ۱۸ به اتریش و متعاقباً شصت سال بعد به ایتالیا ضمیمه شد.
ونیزیها در چند سال گذشته همواره از اتحادیه اروپا درخواست کردهاند تا یک همهپرسی در مورد استقلال ونتو برگزار کند، اما پیشرفت چندانی نداشتهاند. تلاشهای مستقل برای استقلال ونتو بیوقفه ادامه داشته است. برای مثال، شهروندان ونیز و مناطق اطراف آن در آوریل ۲۰۱۴ در یک همهپرسی آنلاین، با ۸۹ درصد آرای مردمی به جدایی از ایتالیا رأی دادند. این همهپرسی به رسمیت شناخته نشد و تلاشها همچنان ادامه دارد.
آبخازیا (Abkhazia)


منطقه معروف به آبخازیا قرنها مورد مناقشه بوده است. کنترل آبخازیا از امپراتوری روم به عثمانیها و روسها منتقل شد و در این حین، قومیت آبخاز و گرجی چندین بار کنترل منطقه را از دست داده و دوباره به دست آوردهاند. در دوران حکومت شوروی، آبخازیا دارای درجهای از خودمختاری شد و بهعنوان یک جمهوری خودمختار در داخل اتحاد جماهیر شوروی گرجستان نامگذاری شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آبخازیا تلاش کرد تا از گرجستان تازه استقلالیافته جدا شود که نتیجه آن یک درگیری نظامی یک ساله و شکست ارتش گرجستان بود. هزاران گرجی قومی کشته شدند و صدها هزار نفر بهزور از آبخازیا بیرون رانده شدند که بسیاری آن را پاکسازی قومی مینامیدند.
این درگیری باعث شد تا زمان درگیری روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸، آبخازیا به رسمیت شناخته نشود و پس از آن روسیه بهطور رسمی آبخازیا را بهعنوان کشوری جدید به رسمیت شناخت. به دنبال آن، نیکاراگوئه، ونزوئلا، نائورو و وانواتو نیز آبخازیا را به رسمیت شناختند. در حال حاضر تنها این چند کشور انگشتشمار آبخازیا را به رسمیت میشناسند و دیگر کشورها همچنان این منطقه را جزئی از گرجستان میدانند. با این حال، احتمال دارد که در آینده نزدیک شاهد پذیرش دیگر کشورها و تبدیل شدن آبخازیا به یکی از کشورهای جدید در آینده باشیم.
اوستیای جنوبی (South Ossetia)


پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اوستیای جنوبی نیز مانند آبخازیا بخشی از کشور مستقل گرجستان شد. و مانند آبخازیا، اوستیای جنوبی درگیر درگیری نظامی با نیروهای گرجستان شد. برخلاف آبخازیا، گرجستان توانست کنترل بیشتر اوستیای جنوبی را حفظ کند و دهها هزار اوستیایی را مجبور به فرار به روسیه کرد. این درگیری با ایجاد یک نیروی حافظ صلح مشترک متشکل از گرجیها، اوستیها و روسها پایان یافت، با این حال منطقه تحت حاکمیت گرجستان باقی ماند.
درگیری پس از انقلاب رز در گرجستان و بهعنوان کاتالیزوری برای جنگ روسیه و گرجستان دوباره شعلهور شد. در طول این درگیری، نیروهای روسی ارتش گرجستان را از منطقه بیرون راندند. این امر با به رسمیت شناختن رسمی استقلال اوستیای جنوبی توسط روسیه و متعاقباً توسط همان کشورهایی که آبخازیا را به رسمیت شناختند، دنبال شد. با این حال، گرجستان و اکثریت قریب بهاتفاق کشورهای سازمان ملل همچنان این استقلال را به رسمیت نمیشناسند. گرجستان و سازمانهای بینالمللی اغلب این منطقه را بهطور غیررسمی منطقه تسخینوالی مینامند. همانند آبخازیا اما این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک شاهد پذیرش دیگر کشورها و تبدیل شدن اوستیای جنوبی به یکی از کشورهای جدید در آینده باشیم.
ترانس نیستریا (Transnistria)


ترانسنیستریا بخشهایی از قلمرو بین رودخانه دنیستر در مولداوی و مرز اوکراین را اشغال میکند. در طول دوره آزادسازی اتحاد جماهیر شوروی، معروف به گلاسنوست، این منطقه مولداویایی را بهعنوان زبان رسمی خود پذیرفت. در منطقه ترانسنیستریای مولداوی، مولداویهای قومی تنها ۴۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند و روسها و اوکراینیها اکثریت را تشکیل میدهند. این موضوع باعث تشکیل یک مقاومت طرفدار روسیه شد که در ادامه و در سال ۱۹۹۰ اتحاد شوروی مستقل ترانسنیستریا را اعلام کرد.
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۲، جنگ کوتاهی بر سر کنترل ترانسنیستریا آغاز شد و نیروهای تحت حمایت روسیه توانستند کنترل منطقه را از مولداوی بگیرند. از آن زمان، ترانسنیستریا بهعنوان یک کشور به رسمیت شناخته نشده در داخل مولداوی با حمایت ضمنی روسیه عمل کرده است. در حالی که هیچیک از کشورهای عضو سازمان ملل، ترانسنیستریا را مستقل نمیدانند و آن را جزئی از مولداوی میشناسند، احتمال تبدیل آن به یکی از کشورهای جدید در آینده وجود دارد.
پاپوآ غربی (West Papua)


نیمه غربی جزیره گینهنو از دهه ۱۶۰۰ تا ۱۹۶۰ توسط هلندیها اداره میشد. در سال ۱۹۶۹ اختیارات اداری به سازمان ملل و سپس به اندونزی منتقل شد که با هم بر همهپرسی استقلال پاپوآ غربی نظارت داشتند. در سال ۱۹۶۹، اندونزی شورایی متشکل از ۱۰۰۰ نفر از بزرگان را منصوب کرد تا به نمایندگی از ۸۰۰ هزار نفر از ساکنان پاپوآی غربی در مورد مسئله استقلال رأی دهند و با توجه به تهدیدات خشونت فیزیکی گزارش شده، شورا به نفع اتحاد با اندونزی رأی داد. سازمان ملل، علیرغم مخالفتهای بینالمللی فراوان، این رأی را به رسمیت شناخت و پاپوآی غربی در سیستم فدرال اندونزی ادغام شد.
در سال ۱۹۹۸، پس از سقوط سوهارتو دیکتاتور اندونزی، اسقف اعظم دزموند توتو به قانونگذاران بینالمللی پیوست و از سازمان ملل خواست تا همهپرسی ساختگی پاپوآی غربی در سال ۱۹۶۹ را بازبینی کند. موضوعی که با مخالفت سازمان ملل همراه شد. از آن زمان، پاپوآی غربی رسمیت پیدا کرده است و گروههای متفاوت در پاپوآ غربی رسماً متحد شدند تا جبهه متحد آزادیبخش پاپوآ غربی را تشکیل دهند و این منطقه تحت سلطه اندونزی را به یکی از کشورهای جدید در آینده تبدیل کنند.
اَزواد (Azwad)


در سال ۲۰۱۲، مردم طوارق در شمال کشور مالی اعلام استقلال کردند و ایالت اَزواد را تشکیل دادند. اگرچه این شورش درنهایت ناموفق بود، منطقه همچنان بیثباتی را تجربه میکند و خواستار خودمختاری است. این احتمال وجود دارد که اگر دولت مالی نتواند به نارضایتیهای جمعیت طوارق رسیدگی کند، شاهد تشکیل کشور جدید اَزواد در آینده نزدیک باشیم.
بوگن ویل (Bougainville)


بوگنویل در حال حاضر یک منطقه خودمختار در پاپوآ گینهنو در اقیانوس آرام جنوبی است. واقع در شرق پاپوآ گینهنو، منطقه خودمختار بوگنویل (قبلاً بهعنوان استان سلیمان شمالی شناخته میشد)، تنها منطقهای است که چنین وضعیت سیاسی در کشور دارد. سال ۲۰۱۹ مردم این منطقه با ۹۷.۷ درصد به استقلال از کشور پاپوآ گینهنو رأی دادند. با این حال، تاکنون گفتگو بین دولت ملی پاپوآ گینهنو و دولت بوگنویل، بر سر تصویب نتایج همهپرسی و تبدیل بوگنویل به یکی از کشورهای جدید در آینده جهان، بینتیجه مانده است.
به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل عدم اجازه دولت پاپوآ گینهنو برای جدایی این منطقه و تبدیل شدن به یکی از کشورهای جدید وجود معدن پانگونا باشد. معدنی که بیش از ۶۰ میلیارد دلار طلا، نقره و مس دارد. با این حال، رئیسجمهور این منطقه خودمختار اعلام کرده است که بر اساس عهدنامه Era Krone، بوگنویل در حد فاصله سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷ بهطور کامل مستقل میشود تا شاهد تشکیل یکی از کشورهای جدید در آینده باشیم.
جمع بندی
شکلگیری کشورهای جدید در آینده پدیدهای است که به عوامل متعددی ازجمله تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی بستگی دارد. هرچند برخی از مناطق استقلالطلب مانند بوگنویل توانستهاند با مذاکره و روشهای مسالمتآمیز به هدف خود نزدیک شوند، اما بسیاری دیگر همچنان با موانع حقوقی و مخالفتهای داخلی و خارجی روبهرو هستند. با توجه به پویایی تحولات جهانی، ممکن است شاهد ظهور کشورهای جدید در آینده باشیم که نقشهٔ جغرافیای سیاسی جهان را دگرگون کنند.
منبع
سوالات متداول
کشورهای جدید چگونه تشکیل میشوند؟
معمولاً کشورهای جدید زمانی شکل میگیرند که یک کشور مستقر تقسیم یا منحل میشود یا سرزمینهای سابقی که از کشور مادر یا میزبان خود مستقل شدهاند و خود را به عنوان کشورهای جدید تثبیت میکنند.
کدام مناطق در حال حاضر بیشترین شانس را برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل دارند؟
مناطقی مانند کاتالونیا و بوگنویل از جمله مناطقی هستند که احتمال استقلال آنها در آینده مطرح است.
آیا سازمان ملل نقش مستقیمی در تأسیس کشورهای جدید ایفا میکند؟
سازمان ملل بهطور مستقیم کشوری را ایجاد نمیکند، اما میتواند از طریق به رسمیت شناختن و عضویت آن کشور در این سازمان، استقلال را تأیید کند.
در طول تاریخ، کدام کشورها از طریق استقلال یا تجزیه شکل گرفتهاند؟
کشورهایی مانند سودان جنوبی، تیمور شرقی، کوزوو و اریتره نمونههایی از کشورهای جدید هستند که در دهههای اخیر تشکیل شدهاند.
همــــــــــــین الان مشــاوره بگیــر!
هفت روز هفته از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب
پرسش و پاسخ